فرهنگ پذیری و جامعه پذیری فرهنگ شهروندی
3 تیر 1400
ارسال شده توسط shahrestani2030
در جامعهشناسی این مفهوم به فرایندی اطلاق میشود که به موجب آن افراد ویژگیهایی را که شایسته عضویت آنها در جامعه است را کسب میکنند بهعبارت دیگر جامعهپذیری نوعی فرایند کنش متقابل اجتماعی است که در خلال آن فرد هنجارها، ارزشها و دیگر عناصر اجتماعی، فرهنگی و سیاسی موجود در گروه یا محیط پیرامون خود را فرا گرفته، درونی کرده و آن را با شخصیت خود یگانه میسازد اگرچه در فارسی مفاهیم جامعهپذیری و اجتماعی شدن معادل یکدیگر بهکار میروند لکن از نظر هربرت بلومر اجتماعی شدن بهمعنی ذوب شدن و یکی شدن و جا افتادن در جامعه کلان است و تنها بعد از جامعهپذیری است که فرایند اجتماعی شدن میتواند رخ دهد. جامعهپذیری در دو مرحله کلی صورت میپذیرد: الف) جامعهپذیری نخستین (Primary Socialization)؛ فرایندی است که میان فرد و گروهی که با وی در تماس نزدیک و صمیمی هستند صورت میگیرد و غالبا در سالهای اولیه زندگی، رخ میدهد. عوامل اصلی این مرحله خانواده و گروه همسالان هستند. ب) جامعهپذیری ثانوی یا مجدد (Secondary Socialization)؛ این فرایند در وضعیتهای رسمیتر روی میدهد ولی هیچیک از این وضعیتها شخصی نیست. در این مرحله عوامل جامعهپذیری بخشی از مسئولیتهای خانواده را بهعهده میگیرند. عوامل اصلی در این مرحله مدرسه و رسانههای ارتباط جمعی هستند. از این رهگذر جامعه پذیری فرهنگ شهروندی نیز به مثابه درونی کردن هنجارهای شهروندی توسط افراد جامعه و انطباق و آشناسازی آنها با شهروندی و فرهنگ شهروندی است و بخش مهم و اولیه از جامعه پذیری ورزش در نهاد خانواده در خلال فرآیند ” جامعه پذیری نخستین ” اتفاق می افتد جامعهپذیری افراد مستلزم سه عنصر اساسی است: الف) کنش متقابل انسانی؛ فرد تنها در جریان کنش متقابل با دیگر انسانها الگوهای رفتاری را یاد گرفته و درونی میکند. ب) زبان؛ زبان به انسانها اجازه میدهد که فرهنگ را بیافرینند، تجربهها را انباشته کنند و شیوههای رفتاریشان را از نسلی به نسل دیگر انتقال دهند. ج) تجربهپذیری عاطفی؛ یادگیری شیوه ابراز احساسات و روابط عاطفی عنصری لازم برای یادگیری و انتقال ارزشهای فرهنگی است. آنچه در طرح کلاس شهر اتفاق افتاد استفاده از زبان ، کنش متقابل انسانی و تجربه پذیری عاطفی در مدارس برای جامعه پذیر کردن فرهنگ شهروندی بود . جامعه شناسان شهری در مکتب شیکاگو و رویکرد بوم شناسی شهری تمام حرف شان اینست که شهر شبیه شهروندانش می شود همچنان که شهروندان شبیه شهر ، از همین رهگذر نیز اگر می خواهیم شهر توسعه یابد ناگزیریم که شهروندان توسعه یافته داشته باشیم ، شهروندانی با فرهنگ شهروندی غنی که دقیقا طرح کلاس شهر از همین نظرگاه معنا می یابد . بو م شناسی نظریه ای علمی-طبیعی است که سازگاری گیاهان و حیوانات را با محیطشان مطالعه می کند و از این لحاظ در زمینه موضوعات و مسائل محیط زیست به کار می رود.آنگونه که می دانید در دنیای طبیعی موجودات زنده معمولاً به صورت منظم توزیع می شوند به گونه ای که بین انواع موجودات گوناگون تعادل یا توازن برقرار می گردد.مکتب شیکاگو معتقد است تأسیس سکونتگا ه های عمده شهری و توزیع انواع گوناگون محلات و گروه های اجتماعی درون آن را بر حسب اصول مشابهی می توان شناخت. اساسا و به زعم مکتب شیکاگو شهر دارای تقسیمات درونی است و شهرها وقتی احداث می شوند گویا سازوکار عظیمی در کار است که از بین کل جمعیت” به زعم رابرت پارک” افرادی را انتخاب کند که قطعاً برای زندگی در منطقه ای خاص یا محیطی خاص از همه مناسب ترند . دوازده سال پیش و در پژوهشی تحت عنوان “تحليلی بر فرهنگ شهروندی در شهر اصفهان ” بعنوان مرتبط ترین پژوهش با حوزه فرهنگ شهروندی در اصفهان ، سيد علي هاشميان فر و محمد گنجي براي شهروندي سه بعد ؛ مشارکت جوئی، مسئولیت پذیري و رعایت قوانین، با وزن هاي مساوي در نظر گرفتند که نتایج تجربی آن تحقیق نشان می داد که شهروندان اصفهانی در ابعاد سه گانه شهروندي یعنی مشارکت جویی، مسئولیت پذیري، و رعایت قوانین و در نهایت پایبندي به اصول شهروندي در حد متوسط می باشند. آنها مطلوب نبودن میزان مشارکت جویی شهروندان در امور مختلف مدنی، سیاسی و اجتماعی را در نتیجه بی اعتمادي اجتماعی و یا بی تفاوتی اجتماعی آنها و یا عدم فرهنگ مشارکت دانستند و بر آن بودند آموزش و آگاهی بخشی به شهروندان همانگونه که در دیدگاه ها و نقطه نظرهاي مختلف تأکید شده است ؛ عنصر کلیدي و اساسی در امر بالا بردن میزان مشارکت جویی شهروندان می باشد که نقطه شروع آن را باید در آموزش و پرورش و تقویت کارکردهاي آن جستجو نمود.
“کلاس شهر ” ؛ فرهنگ پذیری و جامعه پذیری فرهنگ شهروندی امان اله باطنی چند سال پیش در اصفهان ، شهر بدست پلیسهای کوچک سپرده شد و باهمت پویش های ترافیکی ، دانش آموزان در چهار راهها مستقر و با برتن کردن لباس پلیس ، پیام آور ایمنی و امنیت ترافیکی شدند . این حرکت بشدت نمادین بود و تلنگرهای خوبی به رانندگان شهری می زد وقتی که به قول لارنس کلبرگ ، قضاوتهای اخلاقی در خصوص هنجارهای ترافیکی را از سطح پیش عرفی preconventional و رعایت هنجارهایی ترافیکی بخاطر جزا و پاداش یا نهایتا این قضاتها را از سطح عرفی conventional و رعایت هنجارهای ترافیکی بخاطر قانون و آبرو به سطح پس عرفی Post-conventional ارتقاء می داد و باعث می شد رعایت هنجارهای ترافیکی با دیدن کودکان و پلیس دانش آموزان ، تبدیل به بخشی از وجدان جمعی و تعهد اجتماعی شود . این حرکت اگرچه بسیار زیبا و بجا بود اما در لایه بندی های اجتماعی نهایتا یک رفتار اجتماعی قلمداد می شد ، رفتار اجتماعی کوتاه مدتی که تداوم نداشت تا تبدیل به یک کنش اجتماعی و یا حتی نهاد اجتماعی شود . ضمن آنکه شهر نیاز به فرآوری فرهنگ شهروندی و گسترش آن از قلمرو رفتارهای ترافیکی داشت و برای سالها فرهنگ شهروندی تنها در رفتارهای ترافیکی خلاصه شده بود . طرفه آنکه فرهنگ شهروندی را مجموعه ای از ارزشها، نگرشها، قوانین مشترک بنیادی تعریف می کنند که در بردارنده احساس تعلق، احترام به میراث مشترک و همچنین تشخیص حقوق و تعهدات شهروندی است. از همین رهگذر طرح کلاس شهر در سال ۹۷ کلید خورد و با همکاری ادارهکل آموزش و پرورش استان بهویژه معاونت آموزش ابتدایی این ادارهکل در چند مدرسه شهر اصفهان به صورت پایلوت اجرا شد. این طرح در سال ۹۸ گسترش یافت و در حدود یکصد مدرسه ابتدایی به طور خاص و در سه مدرسه به صورت ویژه به طور آزمایشی اجرا شد. در طرح ” کلاس شهر” دانشآموزان با آموزشهایی پیرامون فرهنگ شهروندی در حوزههای حمل و نقل و ترافیک، مدیریت پسماند، ایمنی و … آشنا میشدند و سه کتاب کار طرح “کلاس شهر” در حوزه مباحث اجتماعی، محیط زیست و اخلاق شهروندی با دریافت مجوز از سازمان پژوهش و برنامهریزی آموزشی وزارت آموزش و پرورش برای نخستین بار منتشر و در سرفصل درسی کلاس اول دبستان قرار گرفت که هماکنون در سامانه کنترل کیفیت منابع آموزشی و تربیتی مکتوب وزارت آموزش و پرورش نیز بارگذاری شده است. در این طرح هم به فرهنگ شهروندی بسیار گسترده تر از ارتقای فرهنگ ترافیکی پرداخته شد ، هم شهروندی از سطح یک رفتار اجتماعی موقت و هیجانی در یک پویش اجتماعی تبدیل به نهاد اجتماعی پایدار شد و به مدارس ورود کرد و در اصل ، شهروندی بعنوان مقوله ای اکتسابی وارد مرحله جامعه پذیری و فرهنگ پذیری شد . بر اساس برخي منابع احتمالا عنوان فرهنگ پذيري براي نخستين بار در سال ۱۸۸۰ از سوي جي. دبليو. پاول، انسان شناس آمريكايي ابداع شده باشد ؛ اصطلاح مذكور در ايالات متحده سخت مقبول افتاد و در سال ۱۹۳۵ يك كميسيون از شوراي تحقيقات علوم اجتماعي دست به كار تعريف آن شد. همچنين اين اصطلاح از سوي مردم شناسان فرانسوي نيزپذيرفته شد. فرهنگ پذيري دريك تعريف ساده و بسيط عبارت است از: پديده اي كه اساساً ناظر بر آن دسته از تحولات فرهنگي است كه پس از استقرار روابط ميان جوامع به وجود مي آيد. فرهنگ پذيري جرياني است كه فرد را عميقاً و از هر لحاظ با فرهنگ جامعه همانند مي كند، همانطور كه جامعه پذيري فرد را كما بيش با هنجارهاي اجتماعي آشنا و سازگار مي گرداند. هر انساني به محض تولد، از همان آغازين مراحل حيات بي اختيار در جريان فرهنگ پذيري و جامعه پذيري قرار مي گيرد، با بزرگ شدن و رشدشخصيت فرد، وي در اثر ارتباط و تعامل با محيط پيراموني خود ممكن است با فرهنگ هاي نوي مواجه شود، در اين صورت وي خود را ناگزير از فرهنگ پذيري مي يابد. روند فرهنگ پذيري كه ازفرد نو تولد آغاز مي گردد با رشد فرد و پيدايش جامعه و فرايند هاي زيست جمعي پيچيده تر مي شود. فرهنگ پذيري، در يك معني، خوگيري با فرهنگ جامعه و در معناي ديگر پذيرش فرهنگ نو و طرد فرهنگ پيشين را مي رساند. فرهنگ پذيري بر اساس معيارهايي چون سطح فرهنگ پذيري، تنوع وتعدد گروههاي اجتماعي، گسترده بودن يا محدود بودن گروههاي ياد شده، طرز تلقي گروههاي اجتماعي از يكديگر تحقق مي يابد. کلاس شهر برای فرهنگ پذیری مفهوم شهروندی طراحی گردید و باعث خوگیری کودکان دانش آموز با فرهنگ شهروندی می شد . از دیگر سو جامعهپذیری یا اجتماعی شدن معادل (Socialization) نیز ، از نظر لغوی بهمعنای انطباق با جامعه و آشناسازی با جامعه است.
همچنین ، عدم رعایت قوانین در حد مطلوب در بین شهروندان که از ابعاد دیگر شهروندي است را نیز آنها در این پژوهش در قانون گریزي جامعه ایران که در بستر تاریخی فرهنگی ایران شکل گرفته است دنبال نموده بودند.. مسئولیت پذیري شهروندان در زمینه هاي گوناگون و در قالب نقش هاي اجتماعی مختلف نیز از ابعادي است که دردیدگاه ها و مدل هاي مختلف شهروندي به ویژه در مدل پارسنز بدان توجه شده است و یکی از عوامل اساسی در پائین بودن میزان مسئولیت پذیري شهروندان راباید در عدم وجود یک سیستم کنترل اجتماعی دقیق و نبود یک سیستم پاداش و تبیه مناسب جستجو نمود. در یک نتیجه گیري کلی آن پژوهش اذعان می نمود که نهادینه کردن و توسعه فرهنگ شهروندي در جامعه ایران با توجه به پتانسیل هاي موجود و ساختار در حال گذار آن ، از رهیافت آموزش با شیوه هاي مختلف قابل دستیابی است. و طرح کلاس شهر از همین رهگذر یعنی ورود فرهنگ شهروندی به مدارس بعنوان خاستگاه آموزش در کشور ، تمام آنچه را که نتایج پژوهش های شهروندی تجویز می کند ، به عمل فرهنگی و اجتماعی تبدیل می نماید . برابر یافته های مقاله citizenship education in Europe نیز آموزش شهروندی بخشی از برنامه های درسی ملی در همه کشورهای اروپایی است. از سطح ابتدایی شروع می شود ، اما معمولاً در سطح متوسطه است. مدت زمانی که طی آن آموزش شهروندی به عنوان یک موضوع جداگانه تدریس می شود ، بطور قابل توجهی در کشورها متفاوت است از 12 سال در فرانسه تا یک سال در بلغارستان و ترکیه. حتی در اتریش ، اسلواکی و انگلستان (انگلیس) معلم آموزش شهروندی وجود دارد و مجموعه این مشاهدات نشان می دهد آنچه در کلاس شهر وجود دارد بر اساس ذخیره دانایی جهانی است .
دیدگاهتان را بنویسید